امروز روز تولدمه هم تولد من و هم تولد این وبلاگ . اومدم بگم به همین راحتی 37 ساله شدم یه لحظه موندم . نه اصلا هم به این راحتی نبود خیلی هم به سختی 37 ساله شدم !
ولی با همه سختی های راه از اینکه به این دنیا اومدم پشیمون نیستم بالاخره این زندگی و دنیا ارزش یه بار دیدن و تجربه کردن رو داشت . شاید برای همینه که با همه دلخوری هام از روزگاری که بر من گذشت بازم حاضر شدم بچه ای رو به این دنیا بیارم .
تولد امسالم خیلی برام متفاوته یعنی یه احساس خاصی ورای هر سال ! همیشه تولدم برام یه روز ویژه بود و دلم می خواست به ویژه ترین حالت ممکن این روز رو بگذرونم . چه بسا سالهایی که از بابت دید و بازدیدهای نوروزی نمی تونستم به حال خودم بشم ، با خودم خلوت کنم و از مزه مزه کردن روز تولدم لذت ببرم .
ولی امسال داستانش فرق می کنه اونقدر آدم تو این لذت عشق و ایثار و مادرشدن غرق میشه که دیگه به خودش فکر نمی کنه یعنی یه جوری که انگار والاتر از اون حس خودخواهی و در خود فرو رفتن داری به خودت و زندگی از یه مرتبه و جایگاه دیگه ای نگاه می کنی .
هنوز با قطع و یقین نمی دونم این حبه انگور من دختره یا پسر ولی امیدوارم در هر حال از زندگیش لذت ببره و امیدوارم حتی بیشتر از من خودش و زندگی کردن رو دوست داشته باشه .
براش آرزوی زندگی بدون جنگ و مبارزه دارم ولی امیدوارم اونقدر قوی باشه که حتی فاتحانه تر از من هر از گاهی برگرده و به تمام نشیب و فرازهای زندگیش لبخند بزنه .
و امیدوارم همیشه به یادش باشه مهربان خدایی داره که هرگز تنهاش نمیذاره . پروردگار عزیزی که تکیه گاه همه اعتمادهاست .
جدی 37 ساله شدی؟ ولی بهت نمیاد ها!
مگه نگفتی دختره؟ حالا میگی هنوز معلوم نیست چیه؟!
بازم مبارکا باشه
اکسیر نظر لطف شماست که بهم نمیاد :دی
خوب سونوگرافی تو هفته های بالاتر قطعی می تونه تعیین کنه تو 12 هفته در حد حدس بود